ناامیدی فعالان بخش خصوصی از آینده اقتصادی ایران
ماشین اقتصاد ایران در باتلاق تحریم، فساد و سوءمدیریت گرفتار شده و هر روز که میگذرد مشکلات بیشتر و بحرانها عمیقتر میشوند. بزرگترین خریداران نفت ایران پا پس کشیدهاند و اروپاییها نیز حاضر نیستند از رژیم ایران در برابر تحریمها محافظت کنند.
به گزارش «شبکه آزادی» ذخایر ارزی بانک مرکزی رو به پایان است و گلوگاههای ارزی کشور نیز مسدود شدهاند. جمهوری اسلامی امیدوار بود در این شرایط دشوار عراق به دادش برسد و راه تنفسی برایش فراهم کند؛ اما این همسایه غربی حاضر نیست روابطش را با آمریکا قربانی رژیم ایران کند و منافع ملی خود را زیر پا بگذارد.
در این شرایط رژیم ایران رو به فروش نفت در بورس انرژی آورده است؛ اما این روش به علل مختلف چیزی جز ناکامی در پی نداشته است. اغلب مسیرهای درآمدی کشور مسدود شدهاند و در این شرایط جبران خسارت ۴۰ هزار میلیارد تومانی سیل و تأمین حقوق ماهانه ۲٫۵ میلیون کارمند و پنج میلیون بازنشسته، اندک بنیه مالی کشور را هم از بین خواهد برد.
اما مهمترین مسئلهای که مردم و فعالان بخش خصوصی با آن دستوپنجه نرم میکنند، تیره بودن افق اقتصاد ایران است. هیچکس نمیداند یک ماه بعد یا در یک سال پیش رو چه اتفاق خواهد افتاد؛ اما همه میدانند با رویکرد سیاسی جمهوری اسلامی اوضاع اقتصادی کشور بدتر خواهد شد.
در این شرایط، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران ترجیح میدهند روی بخشهای مولد مانند تولید، سرمایهگذاری نکنند. خانوارها نیز به دلیل نگرانی نسبت به آینده، در مخارج و مصارف خود محافظهکار شدهاند و این مسئله موجب کاهش سطح تقاضا و عمیقتر شدن رکود میشود. در ادامه، رکود زمینه تعطیلی بنگاه های اقتصادی را فراهم میکند و بیکاری افزایش مییابد. پس از گسترش بیکاری، مصرف خانوار این بار به علت کاهش درآمد نانآور خانه، افت میکند. این چرخه تا جایی ادامه مییابد که اقتصادی مانند اقتصاد ونزوئلا پدید میآید.
این شرایط وخیم اقتصادی با خبرهای منفی و ناامیدکننده تشدید میشود و از آنجا که مردم با نقدینگی خود به سمت بازارهای زودبازده و غیرمولد هجوم میبرند، نوسانهای قیمتی بیشتر میشود و نرخ تورم نیز با شتاب بیشتری پیش روی میکند.
برای مثال، اظهارات اخیر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر «سم» بودن مذاکرات و عدم مصالحه با آمریکا یک سیگنال منفی برای مردم و فعالان اقتصادی محسوب میشود. سرمایهگذاران و صاحبان کسبوکار وقتی امیدی به بهبود اوضاع نداشته باشند راهبرد و شیوه فعالیت خود را تغییر میدهند؛ برای مثال، مهاجرت فعالان بخش خصوصی و سرمایهگذاری آنها در کشورهای دیگر یکی از تبعات نامشخص بودن سیگنالهای منفی و چشمانداز اقتصادی ایران محسوب میشود.
چنانچه پدرام سلطانی، نایبرئیس سابق اتاق بازرگانی ایران نیز گفته است «روزی نیست که خبر تصمیم به مهاجرت چند فعال اقتصادی معتبر و مدیر توانمند را نشنوم. روند مهاجرت کارآفرین و خروج سرمایه شتاب بیسابقهای گرفته است.»
او اظهار داشته است که همه فعالان اقتصادی یک حرف میزنند: «خسته شدم، دیگر امیدی به بهبود ندارم.»
نتایج یک نظرسنجی اتاق بازرگانی تهران از بخش خصوصی نیز این ادعای سلطانی را تائید میکند. این نظرسنجی که دیماه ۹۷ انجام شده است، نشان میدهد ۷۹ درصد از فعالان بخش خصوصی چشمانداز اقتصادی کشور را «تیره» میبینند و از نظر آنها شرایط رو به «بدتر شدن» میرود.
در نتایج این نظرسنجی آمده است که ۷۶ درصد فعالان اقتصادی بر این باورند که در چهار سال گذشته شرایط بخش خصوصی «بدتر» شده است. همچنین ۷۲ درصد از پاسخگویان گمان میکنند وضعیت فعالیتشان در چند سال آینده «بدتر» خواهد شد.
نارضایتی فعالان بخش خصوصی از گذشته و ناامیدی آنها از آینده اقتصاد ایران در پی خطاهای پیدرپی و سوءمدیریتِ نهادهای جمهوری اسلامی در سطوح سیاسی و اقتصادی است. ناظران میگویند اگر روشهای درستی در عرصه سیاست خارجی ایران اتخاذ نشود، اقتصاد ایران روزهای بدتری را در پیش خواهد داشت.
مجتبی احمدی